آزمایش معروف پنج میمون و نردبان حکایت این روزهای جامعه‌ی ما است. خیلی از کارهایی که انجام می‌دهیم را دلیلش را نمی‌دانیم و به کارمان ادامه می‌دهیم. جالب اینجاست که سوال هم نمی‌پرسیم. دلیل این سوال نپرسیدن هم مشخص نیست. آیا از ترس است؟ آیا حوصله سوال پرسیدن نداریم؟ حال فکر کردن نداریم؟ آیا چون دیگران هم انجام می‌دهند ما هم انجام می‌دهیم؟ چون پدر و مادرمان انجام می‌دهند ما هم انجام می‌دهیم؟ و …

شروع داستان ۵ میمون …

گروهی از دانشمندان 5 میمون را داخل قفسی قرار دادند. در وسط قفس یک نردبان و بالای آن نردبان موز گذاشتند (تصویر اول).

تصویر اول

هر زمانی که میمونی برای برداشتن موز بالای نردبان می‌رفت، دانشمندان بر روی سایر میمون‌ها آب سرد می‌پاشیدند و به آن‌ها شک وارد می‌کردند (تصویر دوم).

تصویر دوم

ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﯽ، ﻫﺮ ﻣﯿﻤﻮنی ﮐﻪ سعی می‌کرد ﺍﺯ ﻧﺮﺩﺑﺎﻥ ﺑﺎﻻ برود، ﻣﯿﻤﻮﻥ‌ﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ تا می‌توانستند او را کتک می‌زدند (تصویر سوم)

تصویر سوم

پس از مدتی دیگر هیچ میمونی علی‌رغم وسوسه‌ای كه داشت جرات بالا رفتن از نردبان را به خود نمی‌داد.

ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪﺍﻥ ﺗﺼﻤﯿﻢ می‌گیرند ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﯿﻤﻮنﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻣﯿﻤﻮﻥ ﺟﺪﯾﺪﯼ ﻋﻮﺽ ﮐﻨﻨﺪ. ﻣﯿﻤﻮﻥ ﺗﺎﺯﻩوارد ﺍﻭﻟﯿﻦ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﻣﻮﺯ می‌خواهد از نردبان بالا برود. اما مثل سابق سایر میمون‌ها تا می‌توانستند آن میمون جدید را زیر بار کتک می‌گرفتند.

ﭘﺲ ﺍﺯ ﭼﻨﺪ ﺑﺎﺭ ﮐﺘﮏ ﺧﻮﺭﺩﻥ، ﻣﯿﻤﻮﻥ ﺗﺎﺯﻩ ﻭﺍﺭﺩ یاد ﻣﯽﮔﯿﺮﺩ ﮐﻪ ﻧﺒﺎﯾﺴﺘﯽ ﺍﺯ ﻧﺮﺩﺑﺎن ﺑﺎﻻ ﺑﺮﻭﺩ. هرچند دلیل این ممانعت را کماکان نمی‌داند.

ﻣﯿﻤﻮﻥ ﺩﻭﻡ ﺟﺎﯾﮕﺰﯾﻦ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻫﻤﺎﻥ ﻭﺿﻊ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﻣﯽﯾﺎﺑﺪ. جالب اینجاست ﻣﯿﻤﻮﻥ ﺍﻭﻝ ﻫﻢ ﺩﺭ ﮐﺘﮏﺯﺩﻥ ﻣﯿﻤﻮﻥ ﺩﻭﻡ ﻫﻤﮑﺎﺭﯼ ﻣﯽﮐﻨﺪ.

سومین میمون هم جایگزین شد و دوباره همان اتفاق (كتك خوردن) تكرار شد.

ﻣﯿﻤﻮﻥ ﭼﻬﺎﺭﻡ ﺟﺎﯾﮕﺰﯾﻦ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﻭ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﮐﺘﮏ ﺯﺩﻥ ﻫﺮ ﻣﯿﻤﻮﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻧﺮﺩﺑﺎﻥ ﺑﺎﻻ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺭﺩ.

درنهایت ﻣﯿﻤﻮﻥ ﭘﻨﺠﻢ ﻫﻢ ﺟﺎﯾﮕﺰﯾﻦ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﻭ ﮐﺘﮏ ﺯﺩﻥ ﻭ ﮐﺘﮏ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﺍﺩﺍﻣه ﻣﯿﺎﺑﺪ.

ﺣﺎﻻ ﺁﻧﭽﻪ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﻣﯿﻤﻮﻥﻫﺎﯼ ﺟﺪﯾﺪﯼ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺣﺘﺎ هیچ کدامشان ﺩﻭﺵ ﺁﺏ ﺳﺮﺩ ﺭﺍ ﻫﺮﮔﺰ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻧﮑﺮﺩﻩ‌ﺍﻧﺪ، ﻭﻟﯽ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﻫﺮ ﻣﯿﻤﻮﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻧﺮﺩﺑﺎﻥ ﺑﺎﻻ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﺭﺍ ﮐﺘﮏ ﻣﯽ ﺯﻧﻨﺪ.

اگر ممکن بود آزمایش را ادامه دهیم و فرضا بتوانیم از میمون‌ها سوال بپرسیم چرا هر میمونی که سمت نردبان می‌رود کتکش می‌زنید، احتمالا جواب آن‌ها یکی از موارد زیر باشد:

  • نمی‌دانم! این رسم است. همه این کار را می‌کنند.
  • ﻣﻦ نمی‌دانم! ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺵ ﮐﺎﺭﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻣﺮﺳﻮﻡ ﺍﺳت.
  • باید به آیین و رسوم احترام بگذاری و تبعیت کنی.
guest
42 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
ali.a
ali.a
5 سال قبل

واقعا عالی و جالب:)

حمید عاقلی
حمید عاقلی
4 سال قبل

به نظر من این داستان از بنیاد دروغ است اگر کسی مستند این داستان را نشان بدهد آن وقت قبول است

م ا
م ا
3 سال قبل
پاسخ به  حمید عاقلی

ای برادر قصه چون پیمانه است معنی اندر آن به سان دانه است

محمود
محمود
3 سال قبل
پاسخ به  حمید عاقلی

مهم دروغ بودن و نبودن نیست مثلا داستان زندگی در دل نهنگ آیا مستند دارد یا تبدیل عصا به ما و یا هزاران داستان دیگر …..ولی در کل مهم راست و دروغ یک ماجرا چیزی است و درسی که ما از آن ماجرا و داستان می.یریم چیزی دیگر …..در داستان چوپان دروغگو نیز ما با یک دروغگو سر و کار داریم ولی درس بزرگی میگیریم …..

محمد نصری
محمد نصری
3 سال قبل
پاسخ به  محمود

محمود عزیز چه مصادیق خوب و بجایی بکار بردی درود بر تو

محمد
محمد
1 سال قبل
پاسخ به  محمود

سلام
مستند که دارد تا دلت بخواد ولی اول اینو پاسخ بده آیا چیزی اتفاق افتاده که با چشم دیده نمیشود ،میتوان باور کرد یا نه ؟

ارژنگخ
ارژنگخ
3 سال قبل
پاسخ به  حمید عاقلی

ترسیدی دینت موز و خودت میمون بودنت هویدا شود😀🙋🕊🌹🕊

Peyman
Peyman
3 سال قبل
پاسخ به  حمید عاقلی

وقتی دنبال قاتل بروسلی میگردی:

رازی
رازی
1 سال قبل
پاسخ به  حمید عاقلی

دنبال زیر بغل مار میگردی ؟ پیام رو بگیر ،

مهدی
مهدی
3 سال قبل

زیبا بود…‌‌

مهدی
مهدی
3 سال قبل

عین واقعیت همینه چون ما وموجودات زنده دیگر تحت شرایط قرار داریم همانطور که یک بهمن هنگام ریزش تکه سنگی را باخود جابجا می‌کند انتخابهای ما وابسته به موقعیت ومحیط وشرایط است

نیما
نیما
3 سال قبل

چنین آزمایشی تاکنون انجام نشده و نویسندگان برای گرفتن نتیجه دلخواه‌شان چنین سناریویی نوشتند

رضا طیبی سوید شهر گوتنبرگ
رضا طیبی سوید شهر گوتنبرگ
2 سال قبل
پاسخ به  نیما

چرا نظر من را بخوانید و داستان ماهی بی سر و دم در مجارستان را از گوگل دنبال کنید رضا طیبی

دکتر ابراهیم پورخلیل
دکتر ابراهیم پورخلیل
1 سال قبل
پاسخ به  نیما

با درود من بعنوان یک روانشناس و نویسنده از این داستان استفاده کردم و چون میخواستم مستند نوشته باشم بدنبال آزمایشگران گشتم و چیزی نیافتم و تازه پی بردم که این مثل یک داستان تمثیلی است مثل داستان انیمال فارم (قلعه حیوانات ) جرج اورول .دوستانی که به صحت و سقم داستان شک دارند پیشنهاد میکنم که برای درک درستی از آن از 5نفر بپرسید چرا در بقاع متبرکه ضریح را میبوسید ؟ و چرا وقتی برق میاد صلوات میفرسید؟و بسیار چراهای دیگر .بیدار وموفق باشید

رضا
رضا
3 سال قبل

اگر پنجاه میلیون نفر چیز احمقانه‌ای بگویند، آن چیز کماکان احمقانه است!
عالی بود؛ کلی مصداق توی ذهنم اومد.
بد نیست یکمی بیشتر راجع به عقاید و باورهامون فکر کنیم، در هر زمینه‌ای…

محمد نصری
محمد نصری
3 سال قبل
پاسخ به  رضا

حرف صددرصد درستیه… این داستان رو میشه به خیلی دیگه از امورات زندگی‌مون تعمیم بدیم. کارها و رفتارهایی داریم که خودمون هم دلیل‌ش رو نمی‌دونم چرا داریم انجام میدیم یا حداقل این‌که دلیل قانع‌کننده و منطقی‌ای براشون نداریم وقتی کسی ازمون از چرایی‌ش می‌پرسه.

محمد
محمد
3 سال قبل

در مورد انسان فرق می کند
برای میمونها محیط مصنوعی درست کردند… اغلب تجربیات انسانها در محیط واقعی شکل گرفته و انتقال باید ها و نبایدها نقش موثری در زندگی وسعادت بشر دارد…. غالبا افراد به بهانه های مختلف تجربه را دوباره تجربه میکنند….. اتفاقا وقتی دشمن میخواهد ملتی را نابود بکند جلوی این انتقال تجربه را می گیرد…. فرصت مطالعه را از او می گیرد…. او را تنبل بار می اورد به او میگوید من تاریخ را برایت مطالعه میکنم و اسلاید هایی را برایت میگذارم که انچه از تاریخ لازم هست فرا بگیری…. و انگاه تاریخ تقطیع شده ای را به تصویر میکشد و از انتقال تجربه به نسل جدید جلوگیری می کند….
همین داستان میمونها را توجه کنید!!!!
دو نتیجه از ان مبتوان گرفت .
اول: نیاز نیست خیس شوی دیگران با ازمون و خطا ان را تجربه کرده اند
تجربه دوم :باید ها و نبایدهای گذشتگان را نادیده بگیر…..
اگر چه امور نسبی هستند…. و همه تجربه های گذشتگان درست نیست و یا همه انها که مسیر گذشتگان را دنبال نکردندلزوما شکست نخورده اند

اما وقتی میگوییم اجسام با گرما منبسط میشوند و با سرما منقبض…. این یک قانون پذیرفته شده کلی است اگر چه کسی اعتراض کند و بگوید اب با سرما منبسط میشود و این قانون منسوخ است ….
انچه که عموما در جریان است قانون انبساط و انقباض است…..

محمد نصری
محمد نصری
3 سال قبل
پاسخ به  محمد

محمد جان خیلی هوشمندانه و کمی هم فلسفی نوشتی :) نکاتی که درباره تاریخ گفتی کاملن درسته، هم‌چنین اجازه دادن برای تجربه کردن. به نظرم هرکسی از سنین کودکی در زمینه‌های مختلف باید کسب تجربه کنه و درباره هر آن‌چه پیرامون‌ش اتفاق میوفته و منطق‌ش رو نمی‌فهمه سوال بپرسه، درباره‌ش بخونه و به جواب برسه. این نگاه موجب میشه چشم‌بسته و بدون فکر چیزی رو نپذیره و دنبال‌ش نکنه.

بابک
بابک
3 سال قبل

آیا دانشمندان مطمئن هستند که میمونها قادر به سخن گفتن با یکدیگر نیستند؟

محمد نصری
محمد نصری
3 سال قبل
پاسخ به  بابک

بابک جان احتمال زیاد حیوان‌ها هم با زبانی و به طریقی با هم ارتباط برقرار می‌کنن، البته در این داستان میمون‌ها از زبان “کتک” برای انتقال پیام‌شون استفاده کردن :)

روح الله
روح الله
3 سال قبل

واقعا خیلی از رسومات و کارای امروز ماست

محمد نصری
محمد نصری
3 سال قبل
پاسخ به  روح الله

روح‌الله جان دقیقن همون‌طور که گفتی حال و روز این روزهای خیلی از آدم‌ها این شکلیه و براش مصادیق زیادی متاسفانه وجود داره.

نگین
نگین
3 سال قبل

به نظر من مطلب خیلی خوب و جالبی بود .
من شنیده ام که به این کار شرطی شدن میگن ؛
درست معنی نمیدونم ولی میدونم که منظورش،
این است که این عادت بد برای ما هم هست .
و ما انسان ها مانند میمون ها هستیم و بودیم .

محمد نصری
محمد نصری
3 سال قبل
پاسخ به  نگین

شاید این آزمایش رو به غیر از میمون‌ها روی برخی دیگه از حیوون‌ها هم انجام میدادن نتیجه کم و بیش همین شکلی می‌شد. من هم نمی‌دونم آیا تعبیر شرطی شدن در این آزمایش صدق می‌کنه یا نه ولی هرچی هست خیلی این رفتار به برخوردهای ما در بسیاری از رسوم نزدیکه.

meysam
meysam
3 سال قبل

جالب بود زندگی حقیقی جامعه کنونی همه مردم هست

محمد نصری
محمد نصری
3 سال قبل
پاسخ به  meysam

دقیقن همین‌طوره کل بشر در همه دنیا به طرق مختلف دچار این موضوع هست. به نظر می‌رسه آگاهی مردم این روزها درحال افزایشه و کم‌کم میریم به سمتی که هرچیزی رو بدون منطق و آگاهی نپذیریم.

حسین
حسین
3 سال قبل

در این ویدئو همین موضوع در رابطه با انسانها آزمایش شده. بسیا جالب است
https://www.aparat.com/v/1jFBg

هادی
هادی
3 سال قبل
پاسخ به  حسین

ممنون

محمد نصری
محمد نصری
3 سال قبل
پاسخ به  حسین

حسین عزیز چه ویدئوی بجا و خوبی فرستادی. کاملن با داستان میمون‌ها برابری می‌کنه، اما در نسخه‌ی انسانی‌ش! توصیه می‌کنم دوستانی که این پست آپساید رو مطالعه کردن این ویدئو رو هم تماشا کنن.

آرمان
آرمان
2 سال قبل

عالی و آموزنده

@emadnostalgia
@emadnostalgia
2 سال قبل

این دوستی که میگن اساس علمی نداره رو نباید توبیخ کرد فقط باید راهنمایی کرد.استناد علمی این داستان رو بهش میگن ” سگهای سلیگمن ”
یه بیماری اجتماعی به اسم ” درماندگی آموخته شده ”
برید و بگردید و تحقیق کنید و بعد بگید چیزی دروغه یا راست
( روی صحبتم با حمید عاقلی هست)
شاعر میگه :
بر سیه دل چه سود نواختن زنگ
نرود میخ آهنین در سنگ

سجاد
سجاد
2 سال قبل

اگر این آزمایش منبع معتبری داره محبت کنین معرفی کنین. جهت اضافه کردن این آزمایش به محتوای کتاب خودم به منبع اون نیازمندم

رضا طیبی سوید شهر گوتنبرگ
رضا طیبی سوید شهر گوتنبرگ
2 سال قبل
پاسخ به  سجاد

سلام بر استادی که این مثال رو ضمیمه نمود این داستان شامپانزه ها را در سوید تدریس کردم من فکر کنم اصل این داستان مربوط به پارادایم شیفت است به هر حال ممنون از شما از آوردن این مثال زیبا که در اینجا هم منا سبت دارد

علی موسوی زاده
علی موسوی زاده
1 سال قبل

یادمه یه اسکندری نامی بود این رو خودش تعریف کرده بود که خودش این آزمایش رو انجام داده بوده نگو آزمایش برای کسی دیگه ای بوده 😂😂😂

امین
امین
1 سال قبل

همچین ازمایش اصن انجام نشده
این یه آزمایش فرضی بوده که تو یه کتاب بیان شده تو اون کتابم اصن 4 تا میمون بوده نه 5 تا

مخروط
مخروط
1 سال قبل

یک سوال دارم آیا این ازمایش واقعی هست ؟

Abbas
Abbas
2 ماه قبل

خاک بر سر مردم ایران ..ما یه مشت ترسو و همون میمون بی عقل هستیم.