همانند زبان انگلیسی که حروف تعریف نامعین (نکره) a و an دارد و حرف تعریف معین (معرفه) the دارد، زبان فرانسوی نیز دارای همین حروف تعیین معین و نامعین است.

البته در کاربرد و استفاده تفاوت‌های زیادی با زبان انگلیسی دارد. مثلا برخلاف زبان فارسی و انگلیسی، اسامی و کلمات فرانسوی جنسیت دارند و حرف تعریف نیز بر اساس جنسیت کلمات مشخص می‌شوند.

  • در زبان فرانسوی به‌صورت کلی اسامی همیشه به همراه حرف تعریف‌شان می‌آیند.
  • حروف تعریف پیش از اسم قرار می‌گیرد تا مذکر یا مونث بودن، مفرد یا جمع بودن و نیز معرفه یا نکره بودن یک اسم را نشان دهد.

زبان فرانسوی 3 نوع حرف تعریف دارد:

  1. حروف تعریف معین (معرفه)
  2. حروف تعریف نامعین (نکره)
  3. حروف تعریف بخشی (جزئی یا وابسته)

جدول انواع حروف تعریف معین، نامعین و بخشی در زبان فرانسه

لیست کامل انواع حرف‌های تعریف مفرد و جمع معرفه، نکره و بخشی

جدول حروف تعریف فرانسوی

جدول کامل حرف‌های تعریف زبان فرانسه

حروف تعریف معین (معرفه)

این حرف تعریف با حرف تعریف «the» در زبان انگلیسی برابری می‌کند. حرف تعریف معین عموما اشاره به چیزی دارد که نزد گوینده یا شنونده شناخته شده و تعریف شده است، یعنی در کل، بیانگر حالت مشخص و تعریف شده‌ی اسمی است که بدان اشاره می‌کند.

با توجه به جنسیت اسم، تعداد اسم و حرف اول اسم، شکل حروف تعریف معرفه تعیین می‌شود.

  • la قبل اسم مفرد مونث می‌آید.
    اگر اسم مفرد بود و با یک صامت شروع شده بود، برای مونث از la استفاده می‌شود.
    le قبل اسم مفرد مذکر می‌آید.
    اگر اسم مفرد بود و با یک صامت شروع شده بود، برای مذکر از le استفاده می‌شود.
  • l’ قبل یک مذکر یا مونث مفرد که با حرف صدادار شروع شود.
    اگر اسم مفرد بود و با حرف صدادار و یا h بی‌صدا شروع شده بود، از l’ استفاده می‌شود. در واقع حروف “e” و “a” را در انتهای le و la حذف کرده و به جای آن علامت آپاستروف (’) اضافه می‌شود. به این عمل “élision” (حذف) گفته می‌شود.
  • les قبل اسم جمع هم مذکر و هم مونث می‌آید.
    چه اول اسم جمع صدادار باشد چه صامت فقط شکل les را در نوشتار دارد.

مثال:

1- Je vais à la banque.

من به آن بانک می‌روم.

2- Voici le livre que j’ai lu.

کتابی که می‌خوانم این‌جا است.

3- J’aime la glace.

من بستنی دوست دارم.

4- C’est la vie!

به این می‌گویند زندگی!

5- l’Iran, l’argent, l’orange, l’hôtel

حروف تعریف نامعین (نکره)

حرف تعریف نکره در زبان فرانسوی، با حرف تعریف “a” “an” یا “one” در زبان انگلیسی برابری می‌کند. حرف تعریف نامعین عموما برای اشاره به چیزی که نزد گوینده یا شنونده شناخته شده نیست یا به طور مشخص تعریف نشده است و یا اصلا هویت و شناخت آن اهمیتی ندارد، استفاده می‌شود.

  1. une قبل اسم مفرد مونث می‌آید.
    مثال:
    une pomme
  2. un قبل اسم مفرد مذکر می‌آید.
    مثال:
    un livre
  3. des قبل اسم جمع هم مذکر و هم مونث می‌آید.
    چه اسم جمع حرف اول صدادار باشد چه صامت فقط شکل des را در نوشتار دارد. هم‌چنین در حرف تعریف نکره در مفرد هم اگر حرف اول اسم صدادار یا صامت باشد، تغییر شکلی در نوشتار آن ایجاد نمی‌شود و همان دو شکل une و un را حفظ می‌کند.

مثال:

1- J’ai trouvé un livre.

من یک کتاب پیدا کردم.

2- Il veut une pomme.

او یک سیب می‌خواهد.

3- J’ai acheté des pommes.

من تعدادی سیب خریدم.

4- J’ai acheté un stylo.

من یک خودکار خریدم.

حروف تعریف بخشی (جزئی یا وابسته)

حرف تعریف بخشی برای اشاره به قسمتی از یک کل استفاده می‌شود، درواقع بیانگر جزیی از کلیتی تعریف شده است. در زبان انگلیسی اغلب با some و any ترجمه می‌شود.

حرف تعریف جزئی به کمیت نامشخص چیزی، مثل غذا یا نوشیدنی اشاره می‌کند. این حرف تعریف را می‌توان زمانی که راجع به خوردن یا نوشیدن صحبت می‌شود استفاده کرد.

حرف تعریف جزئی، نشان‌دهنده کمیتی غیر قابل شمارش یا نامشخص  است. اما زمانی که کمیت قابل شمارش یا شناخته‌شده باشد، باید ازحرف تعریف نکره (یا یک عدد) استفاده کنید.

با توجه به جنسیت اسم، تعداد اسم و حرف اول اسم، شکل حروف تعریف جزئی تعیین می‌شود.

  1. de la قبل اسم مفرد مونث می‌آید.
    اگر اسم مفرد بود و با یک صامت شروع شده بود، برای مونث از de la استفاده می‌شود.
  2. du قبل اسم مفرد مذکر می‌آید.
    اگر اسم مفرد بود و با یک صامت شروع شده بود، برای مذکر از du استفاده می‌شود.
  3. de l’ مونث یا مذکر مفرد که با مصوت شروع شود
    اگر اسم مفرد بود و با حرف صدادار و یا h بی‌صدا شروع شده بود، از de l’ استفاده می‌شود.
  4. des قبل اسم جمع هم مذکر و هم مونث می‌آید.
    چه اول اسم جمع صدادار باشد چه صامت فقط شکل des را در نوشتار دارد.

نکته:
در زمان حفظ لغات فرانسوی، جنسیت آن‌ها را نیز همان لحظه حفظ کنید. جنسیت کلمات فرانسوی را دست کم نگیرید. اگر ندانید جنسیت یک کلمه چیست، در ساخت و بیان عبارت به مشکل می‌خورید.

مثال:

1- Avez-vous bu du thé?

چای میل کردید؟‌

2- J’ai mangé de la salade hier.

من دیروز سالاد خوردم.